اولین قدم برای ساخت تراشه یک کامپیوتر چیست؟
بیایید از
ابتدا شروع کنیم، ساخت تراشه با سیلیکون آغاز می شود. ماده ای که در شن
یافت می شود. 25 درصد از شن را سیلیکون تشکیل می دهد. بعد از بدست آوردن شن
خالص و جدا کردن سیلیکون از آن مواد اضافی از آن جدا می شوند و سیلسکون
خالص بدست می آید که چند قدم با محصول نیمه رسانا که به آنElectronic Grade
Silicon می گویند فاصله دارد.
نتیجه ی پاک سازی ماده این است که فقط ممکن است 1 اتم از میان بیلیون ها
اتم، غیر سیلیکونی باشد. از آنجا که سیلیکون الکتریسیته را به خوبی هدایت
نمی کند آن را نیمه رسانا می نامند.
با افزودن موادی با فرآیندهای شیمیایی خاص به سیلیکون می توان نواحی نازکی به وجود آورد که به یکی از سه قطعه زیر تبدیل می شود:
1- رسانای بسیار خوب الکتریسیته (با استفاده از سیم آلومینیومی یا مسی بسیار ریز)
2- نارسانای بسیار عالی!
3- نواحی که می توانند تحت شرایط خاص رسانا یا نارسنا باشند (مثل یک کلید!)
ترانزیستورها در گروه سوم هستند. یک مدار VLSI میلیاردها ترکیب از
رساناها، نارساناها و کلیدهاست که در یک بسته بندی کوچک و واحد ساخته می
شوند.
فرآیند ساخت مدارهای مجتمع در هزینه ی تراشه، نقشی اساسی دارد و به همین
دلیل برای طراحان کامپیوتر مهم است. آغاز آن با یک شمش کریستال سیلیکون
است که شبیه یک سوسیس بسیار بزرگ می باشد. قطر این شمش حدود 8 تا 12 اینچ و
طول آن بین 12 تا 24 اینچ است. شمش را به دقت به ویفرهای (wafer) به قطر
0.1 اینچ برش می زنند.
وقتی که برش انجام شد، Wafer ها براق می شوند تا هیچ خدشه ای نماند. سطح
آن آینه ای و صیقلی است. Intel برای فرایند 45mm High-K\Metal از Wafer
هایی با قطر 300 میلیمتر (12 اینچی) استفاده می کند. امروزه Intel از Wafer
های 300 میلیمتری که که نتیجه ی آن کمتر شدن قیمت است استفاده می کند.
سپس این ویفرها مراحل مختلفی را طی می کنند که در آن ها طرح های شیمیایی
روی هر ویفر انجام می گیرد، و ترانزیستورها و رساناها و نارساناها ساخته
می شوند. امروزه مدارهای مجتمع فقط یک لایه ترازیستور دارند اما ممکن است
دارای دو تا هشت لایه رسانای فلزی باشند که با لایه های نارسانا از هم جدا
شده باشند.
مایع آبی که در بالا می بینید.یک Photo Resist (بعدا در مورد این کلمه
توضیح داده می شود) مشابه آن هایی که در فیلم های عکاسی استفاده می شود. در
این مرحله Wafer شروع به چرخیدن می کند که باعث می شود که لایه ی آغشته
شده خیلی باریک و صیقلی بشود.
در این مرحله Photo Resist در معرض اشعه ی ماورا بنفش قرار می گیرد UV.
واکنش شیمیایی که با UV رخ می دهد مشابه همان اتفاقی است که به هنگام فشار
دادن دکمه برروی فیلم خام در دوربین می افتد.
چیپ های کامپیوتر حدودا 20 لایه از اجزای مختلف ترکیب کننده ی برق دارند.
اگر با یک ذره بین به چیپ نگاه کنید یک شبکه ی پیچیده از مدار ها و
ترانزیستور ها که مثل وسیله ای که از آینده آمده است می ماند، می بینید
قسمت های مقاوم برروی Wafer بعد از اینکه در معرض UV قرار گرفتند به
صورت محلول در می آیند.مرحله ی تاباندن پرتو با استفاده از پوشش هایی که
مثل نقش و نگار هستند تمام شده . وقتی از اشعه ی UV استفاده می شود, پوششی
با طرح های مختلف بروی آن بوجود می آید.ساخت یک CPU نیازمند تکرار این
فرایند است تا اینکه چند لایه بروی هم بوجود آید.
یک لنز هم باعث کاهش نقش های رو پوشش می شود و آنها را به یک نقطه ی
کانونی جمع کند.نتیجه ی آن برروی Wafer این است که 4 بار کوچکتر , طولی تر
نسبت به نقش و نگار های روی پوشش است.
در تصویر ما بازنمایی از یک ترانزیستور طوری که با چشم غیر مسلح دیده می
شود. یک ترانزیستور مثل سویچ عمل می کند، که جریان الکتریکی را در یک چیپ
کامپیوتری کنترل می کند.محققان Intel ترانزیستور ها را خیلی کوچک ساخته
ایند که ادعا کرده اند حدود 30 میلیون از آنها می توانند در سر یک سوزن جا
شوند.
بعد از تاباندن UV تمام Photo Resist ها توسط یک حلال پاک می شوند. این
کار باعث آشکار شدن الگوی طرح های Photo Resist که توسط آن پوشش ساخته شده
بود می شود. ترانزیستور ها و رابط ها و اتصالات الکتریکی از همین جا شروع
می شوند.
لایه ی Photo Resit باعث حفاظت از Wafer می شد که نباید روی آن خطی می
افتاد. حالا قسمت هایی که اشعه تابیده شده اند با مواد شیمیایی حکاکی می
شوند.
بعد از حکاکی Photo Resist پاک شده و اشکال روی آن نمایان می شوند.
Photo Resist بیشتری بکار گرفته می شود و سپس دوباره اشعه ی UV تابانده
می شود. ماده ی اشعه دیده دوباره شسته شده و قبل از مرحله ی بعدی که به آن
برامیختن یون ion dropping می گویند. در این مرحله ذرات یونی به Wafer
تابانده می شوند که به سیلیکون امکان تغیر خاصیت شیمیایش را می دهد تا CPU
بتواند کنترل شارش الکتریکی را داشته باشد.
در طی پروسه ای که به آن القای یونی می گویند(یک حالت از پروسه ی
برآمیختن یونی است) محلی که Wafer سیلیکونی دارد با یون بمباران می شود.
یون های القا شده در سیلیکون باعث می شود که سیلسکون در آن مناطق رفتار
الکتریکی متفاوتی داشته باشد. یون ها به سمت سطح Wafer رانده می شوند تا به
ولتاز بالا برسند. در میدان الکتریکی آن سرعت یون ها به 300.000کیلو متر
در ساعت هم می رسد.
بعد از القای یونی, photo Resist پاک شده و ماده ای که ریخته می شود(قسمت سبز رنگ) اتم های بیگانه به آن اضافه می کنند.
این ترانزیستور به مرحله اتمام ساخت نزدیک است 3 عدد روزنه (حفره) روی
لایه عایق بالایی ترانزیستور ایجاد شده است. این 3 روزنه با مس (Copper) پر
می شوند این مسئله امکان برقراری ارتباط با سایر ترانزیستورها را فراهم می
کند.
در این مرحله ویفرها در یک محلول سولفات مس قرار می گیرند یون های مس،
طی فرایندی به نام Electroplanting (یا همان آب کاری الکتریکی) روی
ترانزیستور ته نشین می شوند . یون های مس، از قطب مثبت (Anode) به سمت قطب
منفی (Cathode) که توسط ویفر نمایان می شود، حرکت می کنند.
در نهایت یون های مس، به شکل یک لایه نازک بر روی سطح ویفر نشست می کنند.
مواد اضافی از روی لایه ی نازک مس پاک می شود.
لایه های مختلف فلزی برای اتصال بین ترانزیستور های مختلف ساخته شده
اند. طرز وصل کردن این لایه ها به هم توسط مهندسان و تیم های طراحی می شود
که طرح اصلی پردازنده تولیدی به این قسمت مربوط می شود (مثلا پردازنده ی i7
تولید می شود). درحالی که چیپ های کامپیوتر به نظر صاف می آیند آنها حدودا
20 لایه از اجزای مختلف ترکیب کننده ی برق دارند. اگر با یک ذره بین به
چیپ نگاه کنید یک شبکه ی پیچیده از مدار ها و ترانزیستور ها که مثل وسیله
ای که از آینده آمده است می ماند، می بینید.
واژه API مخفف شده سه كلمه Application
Programming Interface می باشد که یك رابط نرم افزار است كه در برنامه های
دیگر استفاده می گردد. همانند صفحه كلید ماشین حساب كه رابط میان كلید و عدد نمایش داده شده می باشد. یك API رابط نرم افزاری سیستم های عامل می باشد
API یك سیستم عامل دلیلی بنیادی و اساسی می باشد برای عدم هماهنگی سیستمهای عامل با هم .
برای
مثال یك قطعه در یك سیستمی بر پایه مكینتاش نمی تواند در ویندوز اجرا شود
(البته بدون وجود شبیه ساز آن) زیرا سیستم عامل مكینتاش و ویندوز API های
متفاوتی دارند.
توابع API ویندوز
توابع
API ویندوز توابع داخلی ویندوز هستند که ویژوال بیسیک با عملیاتی می تواند
از آنها استفاده کند با استفاده از روتین های API هرکاری که در ویندوز
قابل اجرا باشد در ویژوال بیسیک نیز قابل اجرا می گردد. تمام توابع API
ویندوز در درون DLL ها قرار دارند. اغلب DLL های ویندوز در دایرکتوری
windows یا \windows\system قرار گرفته است فایلهای DLL اکثراً دارای پسوند
“dll” یا ”exe” هستند.
DLL های معروف ویندوز عبارتند از :
User32.dll :
این
فایل کتابخانه ای حاوی توابعی برای ایجاد و مدیریت رابط کاربر است. توابع
موجود در این کتابخانه کاربرد های فراوانی دارند. از آن جمله می توان به
موارد زیر اشاره کرد :
ایجاد پنجره ها و مدیریت آنها
ایجاد و مدیریت اشیا گرافیکی مانند : منوها ، لیست ها و دکمه ها و...
ایجاد و مدیریت دیالوگ ها
مدیریت ابزارهای ورودی کاربر مانند ماوس ، کیبورد و...
انتقال پیام ها بین پنجره های مختلف و مدیریت پروسیجرهای پنجره ها
ایجاد و مدیریت تایمر در ویندوز
مدیریت کلبیپ بورد
و....
Kernel32.dll:
این
کتابخانه و توابع درون آن در حقیقت وظیفه مدیریت و کنترل اشیا و منابع
اصلی سیستم عامل از قبیل فایل ها ، حافظه ، Process ها ، Theread ها را بر
عهده دارند. در زیر به برخی از وظایف کلیدی توابع موجود در این کتابخانه
اشاره شده است...
مدیریت و کنترل دایرکتوری ها ،فایل ها و درایور های سخت افزاری موجود در سیستم ایجاد و مدیریت Process ها و Theread ها
همگام سازی و ارتباط بین Process ها و Theread ها
مدیریت و اختصاص منابع سیستم از قبیل حافظه و سخت افزار های ورودی و خروجی
Debug کردن یک
|
جمعه نهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 18:2 | نوشته شده به دست
سیروس
| ( )
|
دو روش عمده در استفاده از سنسورها وجود دارد:
1. حس کردن استاتیک: در
این روش محرکها ثابتاند و حرکتهایی که صورت میگیرد بدون مراجعه
لحظهای به سنسورها صورت میگیرد به عنوان مثال در این روش ابتدا موقعیت
شیء تشخیص داده میشود و سپس حرکت به سوی آن نقطه صورت میگیرد.
2. حس کردن حلقه بسته: در این روش بازوهای ربات در طول حرکت با توجه به اطلاعات سنسورها کنترل میشوند. اغلب سنسورها در سیستمهای بینا اینگونهاند.
از لحاظ کاربردی با نمونههایی از انواع سنسورها در ربات آشنا میشویم:
1. سنسورهای بدنه (Body Sensors) : این
سنسورها اطلاعاتی را درباره موقعیت و مکانی که ربات در آن قرار دارد فراهم
میکنند. این اطلاعات نیز به کمک تغییر وضعیتهایی که در سوییچها حاصل
میشود، به دست میآیند. با دریافت و پردازش اطلاعات بدست آمده ربات
میتواند از شیب حرکت خود و این که به کدام سمت در حال حرکت است آگاه شود.
در نهایت هم عکسالعملی متناسب با ورودی دریافت شده از خود بروز میدهد.
2. سنسور جهتیاب مغناطیسی(Direction Magnetic Field Sensor): با
بهرهگیری از خاصیت مغناطیسی زمین و میدان مغناطیسی قوی موجود، قطبنمای
الکترونیکی هم ساخته شده است که میتواند اطلاعاتی را درباره جهتهای
مغناطیسی فراهم سازد. این امکانات به یک ربات کمک میکند تا بتواند از جهت
حرکت خود آگاه شده و برای تداوم حرکت خود در جهتی خاص تصمصمگیری کند.این
سنسورها دارای چهار خروجی میباشند که هرکدام مبین یکی از جهتها است.
البته با استفاده از یک منطق صحیح نیز میتوان شناخت هشت جهت مغناطیسی را
امکانپذیر ساخت.
3. سنسورهای فشار و تماس (Touch and Pressure Sensors) : شبیهسازی
حس لامسه انسان کاری دشوار به نظر میرسد. اما سنسورهای سادهای وجود
دارند که برای درک لمس و فشار مورد استفاده قرار میگیرند. از این سنسورها
در جلوگیری از تصادفات و افتادن اتومبیلها در دستاندازها استفاده میشود.
این سنسورها در دستها و بازوهای ربات هم به منظورهای مختلفی استفاده
میشوند مثلا برای متوقف کردن حرکت ربات در هنگام برخورد عامل نهایی با یک
شی. همچنین این سنسورها به رباتها برای اعمال نیروی کافی برای بلند کردن
جسمی از روی زمین و قرار دادن آن در جایی مناسب نیز کمک میکند.
|
جمعه نهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 18:1 | نوشته شده به دست
سیروس
| ( )
|
Wincc عبارت است از windows control center شرکت
زیمنس این نرم افزار HMI قدرتمند را جهت کامل کردن ابزارهای قابل دسترس یک
اپراتور در صنعت فراهم کرده استقبلا
در زمینه PLC و میکرو کنترلر ها گفتگو کردیم نرم افزار Wincc یکی از نرم
افزارهای مورد استفاده در PLC است که به توضیح آن می پردازیم
HMI یا
همان human machine interface عبارت است از یک رابط یا واسط بین شخص کاربر
و فرایند اتوماسیون صنعتی. Wincc در واقع برقراری ارتباط بین اپراتور و یک
سیستم اتوماسیون صنعتی مثل plc را فراهم می کند.
هسته اصلی این نرم
افزار را wincc explorer تشکیل می دهد که در این قسمت ساختارهای پروژه و
مدیریت آن نمایش داده می شود. جهت پیکربندی و گسترش پروژه ادیتورهای خاصی
در این محیط در نظر گرفته شده که با هر یک از آنها یک سیستم فرعی در این
نرم افزار قابل پیکربندی است.
اما سیستمهای فرعی در این نرم افزار عبارتند از:
1- سیستم گرافیکی جهت ایجاد نمایشگرها که ادیتور این سیستم graphics designer نامیده می شود
2- سیستم آلارم برای ادیت و پیکربندی بندی آلارمها در نظر گرفته شده که ادیتور آن alarm logging نامیده می شود.
3- سیستم آرشیو که جهت ذخیره و بایگانی اطلاعات به کار می رود و نام ادیتورش tag logging است.
4- سیستم گزارشها که جهت طرح گزارش گیری از سیستمهای اتوماسیون صنعتی استفاده شده و نام ادیتورش report designer است.
5- سیستم ارتباطی که به صورت مستقیم از wincc explorer قابل دسترسی است.
اطلاعات تمامی سیستمهای فوق پس از پیکربندی در یک دیتا باس CS ذخیره می شود.
به کمک این نرم افزار میتوان کارهای خاص زیر را انجام داد:
1- خوانده اطلاعات ذخیره شده در دیتا باس CS و نمایش آنها
2- ایجاد نمایشگرهای که روند انجام یک فرایند اتوماسیون صنعتی را نمایش می دهند.
3-
ذخیره و آرشیو کردن اطلاعات جاری اعم از مقادیر رون پردازش یک سیستم
اتوماسیون مثل PLC یا رویدادهای خاصی مثل آلارمها در محیط صنعتی
4- شروع به کار یک روند اتوماسیون به طور مثال از یک نقطه خاص
اگر
بخواهیم به صورت کلی در مورد WINCC بگوییم باید گفت که این نرم افزار
میتواند یک ارتباط بین خود و PLC ایجاد کند و روند پردازش اطلاعات و به
وجود آمدن رخدادهای مختلف را نمایش و در خود ثبت کند (این نرم افزار از
بانک اطلاعاتی Microsoft SQL 2000 جهت ثبت اطلاعات بهره می گیرد) همچنین یک
عملکرد گزارش گیری از سیستم را انجام داده و نمایشی گرافیکی از روند
اتوماسیون در حال اجرا را ارائه می کند.
|
جمعه نهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 17:54 | نوشته شده به دست
سیروس
| ( )
|
گیرنده فرستنده های آنالوگ عموما به دو دسته طبقه بندی می
شوند. AM ، که در آن اطلاعات ارسالی در دامنه موج حامل مدوله شده و گیرنده
فرستنده های FM که در آن اطلاعات ارسالی در فاز موج حامل قرار می گیرد.
عموما گیرنده فرستنده ها دارای بخش های زیر هستند:•اسیلاتور، که فرکانس موج کاریر باند فرستنده رادیویی را تعیین می کند.
•میکسر ، که اطلاعات ارسالی را در باند فرکانسی مورد نظر مدوله می کند.
همانطور که گفته شد در طراحی هر گیرنده و فرستنده دو بخش اصلی وجود دارد. اسیلاتور و میکسر
. اسیلاتور فرکانس موج حامل را تعیین می کند. در اینجا مداری را که می
خواهیم طراحی کنیم باند وسیعی از فرکانس های رادیویی AM مانند باند ۱۰۴مگا
هرتز رادیو پیام ، فرکانس ۹۸ مگا هرتز رادیو تهران و … و همچنین باند مورد
استفاده برای فرستنده AM طراحی شده در این پروژه می باشد . بنابراین در
طراحی اسیلاتور موج حامل از یک خازن متغیر در مدار تیونر اسیلاتور استفاده
می کنیم.
بنابراین اولین قدم در طراحی یک گیرنده فرستنده ، طراحی
اسیلاتور است. اسیلاتور در واقع مداری است که پس از طی مدت زمان کوتاهی پس
از اتصال تغذیه DC ، به نوسانات پایدار می رسد. اسیلاتورها در ابتدا با
استفاده از فیدبک مثبت ناپایدار شده و دامنه نوسانات رو به افزایش می نهد.
اما در دامنه ای معین این افزایش دامنه متوقف شده و نوسان ساز در آن دامنه
شروع به نوسان می کند.
لذا به طور خلاصه خصوصیات یک اسیلاتور را می توان به شرح زیر توصیف نمود:
۱- یک اسیلاتور بایستی دارای فیدبک مثبت برای افزایش دامنه نوسانات باشد.
۲- یک اسیلاتور می بایست پس از رسیدن به دامنه نهایی از ناپایدار شدن نوسانات جلوگیری کند.
و
با آن دامنه به نوسانات خود ادامه دهد.این امر از طرق مختلفی قابل دستیابی
است. برای مثال استفاده از خاصیت بهره ترانزیستور که در آن با افزایش
دامنه سیگنال اعمالی به بیس ترانزیستور، بهره تقویتی ترانزستور کاهش می
یابد و به جای تقویت ، تضعیف صورت می گیرد. بهره متغیر ترانزیستور با
پارامتر x )g ) نشان داده می شود. و با سیگنال اعمالی به بیس ترانزیستور
رابطه معکوس دارد.
اسیلاتورهای معمول در رادیوهای AM و FM ، عموما از مدار اسیلاتور کولپیتس، استفاده شده است.
FSK یا frequency shift keying چیست ؟
امروزه
FSK رایج ترین روش مدولاسیون است که در ساخت مودم های PLC برای کاربرد های
خانگی یا اصطلاحا indoor استفاده می شود و تقریبا بیشتر مودم های PLC که
تاکنون تولید شده اند از این طرح مدلاسیون استفاده می کنند . FSK مشکلاتی
نیز دارد که سعی می کنیم از این پس به فواید و معایب این روش بپردازم ، اما
پیش از هرچیز می بایست بدانیم که اساس FSK بر چیست . از این رو در مقالات
آتی FSK را بیشتر شرح می دهم . با جستجوی لغت frequncy shift keying در
موتورهای جستجو تعاریفی از این روش ارائه شده است که ترجمه خلاصه شده ای از
آن ها را در ادامه می آورم .